می خوانمت ای آهنگ
می خوانمت ای آهنگ ، ای همه زیبایی
دور از تو لبم چون چنگ ، هر ساعت و هر لحظه
آهنگ همی سازد در مایهء رسوایی ، در گوشه تنهایی
سوز جگرم همچون ، آواز غم دشتی
پر سوز و جگرسوز است
چون گوشه دلکش پرشور و پرازمعنی
می خوانمت ای آواز ، ای همه شیدایی
شور سخن حافظ در اوج عراق است و
گاهی در مایه افشاری
می خوانمت و می گریم ای شیره جان من
ای همه زیبایی ، ای همه طنازی
تو همچو همایونی
شیرین و همه آرامی
تو همچو سه گاهی و همچون او
با عظمت ، پر روح ، در قلهء زیبایی
در اوج مخالف هم می خوانم و می گویم
اوج غزل چشمت ، اوج سخن نابت
آن دم که ز من دوری آواز منم زیر است
در زیر فرود است و در گوشهء بی تابی
آن دم که تو بازآیی
کوک دل من شور است ، سرشار ز خوشحالی
+ نوشته شده در جمعه ۲۲ دی ۱۳۸۵ ساعت 16:25 توسط فریاد رس
|
