من این جهانیم
من این جهانیم
نه این جهانیم دل من این جهانیم
من از گذشته های دور نبودم ، اهل حالیم
گویند که من گفته ام آری ولی به دروغ
من زین دروغهای مسخره هر روز شاکیم
من خاکیم هنوز و ز افلاک عاریم
چشم طمع بریده ام از وعده های به ظاهر هواایم
ای آسمانیان بروید و رها کنید
دست از سرم که خویش نموده ام از سر جدائیم
پستم اگر کنم نگهی سوی آن بهشت شما
من از تبار شمعم و قدیم است با آتش آشنائیم
ارزانی شما حور و گدائی لب گور
جمله حلالها مال شما ، من حرامیم
این آسمان و هر چه در او هست بیخ ریشتان
تا زنده ام به روی زمین و چو مردم، زیرخاکیم
گو ارغنون فلک ساز کند مرگ و ما ولی
من سالهاست همنشین مرگم و با او یار جانیم
+ نوشته شده در دوشنبه ۱۴ شهریور ۱۳۹۰ ساعت 5:23 توسط فریاد رس
|
